loading...
عشقولانه ها
AhmadPINK47 بازدید : 176 سه شنبه 12 دی 1391 نظرات (1)

شاید کمتر از 2 دقیقه وقتتو بگیره ولی حتما بخونش

فک کنم موهای تنتو سیخ کنه

زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند.
انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.
زن جوان: یواشتر برو من می ترسم
مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره!
زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم
مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری
زن جوان: دوستت دارم ، حالامی شه یواشتر برونی
مرد جوان: مرا محکم بگیر
زن جوان: خوب، حالا می شه یواشتر برونی؟
مرد جوان: باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداری و روی
سرت بذاری، اخه نمی تونم راحت برونم، اذیتم می کنه
روز بعد روزنامه ها نوشتند
برخورد یک موتورسیکلت با ساختمانی حادثه آفرید.در این سانحه
که بدلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد،
یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری در گذشت
مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود پس بدون این که زن
جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت
و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش
رفت تا او زنده بماند
و این است عشق واقعی. عشقی زیبا

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط Ana در تاریخ 1391/10/23 و 19:45 دقیقه ارسال شده است

Fogholadeh ghashango ziba bod mamnoonشکلک

ممنون از نظرتون


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
بهترین و زیباترین و جذاب ترین مطالب عاشقانه ، داستانهای عاشقانه ، اس ام اس های عاشقانه ، نامه های عاشقانه ، کلیپ های عاشقانه و احساسی در این سایت
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 258
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 1,067
  • بازدید سال : 11,289
  • بازدید کلی : 35,296